من هنوز جزو بازمانده های 98 هستم!

چند روز پیش دیدم پشت دستم میسوزه نگاه کردم دیدم پوستش حسابی خشک شده و پوست پوست شده و اصلا حواسم بهش نبوده.روزی چندین بار دارم دستامو چرب میکنم ولی نمیدونم پوستم به چی حساسیت داده اینطور شده؟!!! پد الکلی یا اسپری؟!!!

چند روزی هست حبس خانگی هستیم دلم برای قدم زدن توی شهر و پاساژها تنگ شده دلم برای روزای بدون استرس تنگ شده. حتی دلم تنگ شده که یه عطسه کنم و پشتش با نگرانی بهم نگاه نکنن که نکنه کرونا گرفته باشم؟!!!

بابا از بیرون که میاد کمرشو خم میکنه میگه کتم رو از تنم بیرون بیار برم دستامو بشورمکتش رو در میارم و عین وسواسی ها منم دستمو با صابون میشورم دوباره همچین وضعیتی داریم زندگی میکنیم.

از خونه تی هم نگم که فقط کابینت سوپری آشپزخونه رو تمیز کردم و امروز هم بوفه ی توی سالن تمام کریستال ها رو بیرون آوردم شستم خشک کردم و بوفه رو تمیز کردم و ظرفاشو چیدمهمین الان یادم اومد باید دو تا کمد زیرش هم تمیز میکردم یادم رفته!!!!!!

کابینت لیوان ها و بقیه ی ظروف هم امروز تمیز کردمیعنی از کل کابینت های آشپزخونه حدود 1/4 تا الان تمیز شده!!!! بدون عوض کردن رومه های روی سر هر کابینت که برای چربی نگرفتن میندازیم و و شستن درب هاشون با سیف! کلا کارای بلندی خونه رو من انجام میدم!!! حتی تمیز کردن لوستر!!!

چون بابا که با دیسک کمر خیلی وقته انجام نمیدن.مامان هم از بلندی میترسن سال های دیگه باید کارگر بگیرن احتمالا.

هنوز خیلیییییییی کار موندهاما من واقعا نمیدونم چطوری باید به خودم انرژی بدم؟!!!

حالم چندان خوب نیست احساس ضعف درونی دارمیکم شدتش کمتر هست از اون ضعف یه مدت پیشم خونه ی خاله ولی با این وضعیت کرونا میترسم دکتر برمحتی سونوهایی که داشتم هم نرفتم انجام بدم.

کاش زودتر به وضعیت سفید برسیم و بتونیم روال عادی زندگی رو در پیش بگیریم.

نمیدونم این ضعف و حالت هام مربوط به اعصابم میشه یا از درون بیمار شدم و ممکنه یکی از سیستم های جسمی بدنم خراب شده باشه؟!!! و این بدترین حس ممکن هستمن نمیدونم کجا دنبال بهتر شدن حالم برم؟!!!

پیشنهاد دوس جانم این بود که پیش مشاور برم کمی صحبت کنم.چون باهاش که حرف میزدم وسط صحبتام اشک میریختم یهو.خودشم به زور جلو اشکاشو گرفت که همرام گریه نکنه.فقط گفت اینروزا که نمیتونیم همدیگه رو بغل کنیم گریه نکنراستی نگفته بودم دوس جانم همون هفته ی گذشته اومد پیشم و هدیه های تولدمو داد؟!!! یه ادکلن و یه شلوار خونگی برام هدیه آورده بود دوسشون داشتم

.

اینروزام خیلی کم انرژی شدمکتاب " تحصیلکرده" رو خوندمفوق العاده بودنویسنده با جسارت تمام از گذشته هاش و تاریکی روزهاش نوشته بوداز چنگ زدن هاش و زمین خوردناشتا وقتی که تونسته بود نجات پیدا کنه.خیلی دوستش داشتم

موندم چی میتونه بهم انرژی مضاعفی بده اینروزا؟!!! دلیل اینهمه پژمردگی اینروزام چیه؟!!!

تا الان 3 تا از همکارای مستر اچ رو بردن چون کرونا مثبت شدناز فردا ساعت کاریشون تا 1 میشه احتمالا

نگران مستر اچ باشم یا خودم یا خانواده م؟!!!!

_ مه سو _


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

<< تاثیر ماهواره ها بر زندگی نوجوانان >> About of pasabandar - روزمره نویسی‌های اعجاز بلوچ پسابندری! موزیک روز | دانلود آهنگ جدید آموزش بازاریابی در صنعت ساختمان قالب های رایگان وبلاگ بیان blog ir طراحي و توسعه سئو سايت شرکت ایران صنعت | خرید و فروش بوستر پمپ آبرسانی و آتش نشانی | الکتروموتور | پمپ کف کش | موتور برق دانلود پروژه آمار فروش ساز موسیقی | فروشگاه ساز موسیقی خرید فروش قیمت بیمه عمر در همدان